به آنها که در زمین هستند رحم کن تا آن که در آسمان است بر تو رحم آورد
بهر چیز و هر کس بروى زمین اگر مهربان باشى اى اهل دین
کند بر تو رحم آنکه در آسمان ملک باشد پیش چاکر آستان
با کسى که بتو اعتماد کند امین باش و به انکس که با تو نادرستى کند نادرستى مکن
چو چیزى بدستت امانت بود حذر بایدت از خیانت بود
چو دیدى خیانت خیانت مکن تو کارى خلاف دیانت مکن
بترس از آن که نشانههاى نیکان در تو دیده شود و چنین نباشى چه در این صورت با ریاکاران برانگیخته میشوى
اگر در تو باشد ز نیکان اثر ولى خود نباشى در این رهگذر
بترس اى برادر که روز جزاى تو پیوسته گردى باهل ریاى
حق را از هر کس شنیدى بپذیر چه کوچک باشد چه بزرگ اگر چه دشمن و بیگانه باشد
بیا باش تا میتوان حقّ پذیر ز هر کس ز دشمن ز خرد و کبیر
ز باطل چه بیگانه گوید چه دوست بهر حال دورى نمودن نکوست
اگر خواندن قرآن تو را از بدیها بازمىدارد چه بهتر و گر نه تو قرآن نمیخوانى
بیا تا توانى تو قرآن بخوان گرت باز دارد ز بد بیگمان
اگر نیستت او نگهبان ز بد نخواندى کتاب حقّ اى بیخرد
بیندیش که تو نه از سرخ پوست بهترى نه از سیاه پوست مگر آنکه در پارسایى از آنان بهتر باشى
نى، هیچ بهتر ز سرخ و سیاه گرت میل باشد بسوى گناه
ولى گر بتقوى از آنان سرى مبارک بود بر تو این برترى